تو می روی برای رفتن تو راه می شوم ! تو پلک می زنی و من برای چشم های غم گرفته ات نگاه می شوم ! تو خسته می شوی و من برای خستگی تو چه عاشقانه تکیه گاه می شوم . . . ! دلت گرفته است ؟ پا به پای گریه های تو بغض و اشک و آه می شوم ! سکوت می کنی و من به احترام خلوتت به شب پناه می برم سیاه در سیاه می شوم . . . ! همیشه آخر تمام شکوه ها به چشم های عاشقت که می رسم سکوت می کنم و باز برای آسمان غم گرفته ی تو ماه می شوم